And I Let It All Go.

گذشتن و رفتنِ پیوسته.

And I Let It All Go.

گذشتن و رفتنِ پیوسته.

میدونین‌ چرخه ی تناوب چیه؟ من توش گیر کردم. حتی اگه این من، واقعا من نباشه.

سه شنبه, ۲۱ خرداد ۱۳۹۸، ۰۶:۳۱ ب.ظ

64: این دردایِ ریشه‌دارِ همیشگی.

اپیزود اول: حدود یه هفته پیش، یه شب با یاسمن رفتم بیرون. یک ساعت و نیم دقیق، غرق شدم تویِ حرفاش. تویِ درداش. تویِ دردایی که حسشون می‌کردم. که تویِ منم همون دردا ریشه داشتن. همونا چیزایی بودن که باعث می‌شدن ساعت سه شب یهو از خواب بپرم و بزنم زیر گریه. که براش از ریشه‌دار بودن این دردا گفتم. اینکه شاید بزرگتر و عاقلتر شیم ولی نمی‌تونیم ریشه‌ی این دردا رو بِکَنیم و بندازیم دور. چونکه با ریشه‌هایِ خودمون گره خوردن. این گره‌ها هیچوقت باز نمی شن. [Lost on you از ال‌پی تویِ پس‌زمینه پخش می‌شد]


اپیزود دوم: به یاسمن گفتم مثل اینکه یه قفس درست کردن و مغزامونو گذاشتن توش و توقع دارن حالا که تو قفسه رشد نکنه‌. یاسمن گفت اگه رشد کنه، چی؟ قفس می‌شکنه یا مغزای ماست که منفجر می‌شه؟ تا کجا می‌تونیم این قفسو تحمل کنیم؟


اپیزود سوم: دیشب با فاطمه بیرون بودم. بهش درمورد این گفتم که چقدر سخت می‌تونم با دیگران ارتباط برقرار کنم. که چقدر هنوزم با خیلی از دوستام احساس راحتی نمی‌کنم. که چقدر زحمت می‌کشم که این راحتیو ایجاد کنم. که دوستیام از بین نرن و بقیه اینا رو نمی‌بینن. این جنگی که همیشه تویِ منه رو نمی‌بینن، و راحت می‌ذارن و می‌رن. که اونا نمی‌دونن من چه زحمتی کشیدم که اون دوستیِ به ظاهر ساده به وجود بیاد و چه چیزایی رو با خودم تحمل کردم. بهش گفتم برای همینه که زود از آدما ناامید می‌شم. زود بیخیالِ آدما می‌شم. برای همینه که راحت می‌تونم آدما رو بذارم و برم. چون کی اهمیت می‌ده درمورد کسی که زحمتا و رنجاتو نمی‌بینه؟


اپیزود چهارم: چندروزه با یه آدم جدید آشنا شدم. اینجا بهش می‌گیم گیانک. می‌دونین؟ یه لذت خاصی داره که یه نفرو پیدا کنی که پلی لیستش کپیِ خودت باشه. که خیلی بدونه و راحت بفهمه. گیانک همینجوریه. راحت می‌فهمه. شوخیاش حساب‌شده و فکرشده‌ست و فکراشم قشنگن. نمی‌دونم می‌دونین چی می‌گم یا نه ولی انگار یه هاله‌یِ تنهایی دورشه. یه هاله‌یِ تویِ خودش بودن. یه چیزی که برخلاف اینکه تمومِ ظرفیتای ممکن برای غمگین بودنو داره ولی آرامشِ محضه. یه حسی که باهاش بهت می‌گه که همیشه می‌تونی به عنوان یه رفیق روش حساب کنی و همیشه مراقبته. تمومِ چیزی که من این چندروز ازش فهمیدم.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۸/۰۳/۲۱
می سا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی