همین الآن که دارم اینو مینویسم، فهمیدم که من به صدای LP معتادم. حقیقتا معتادم وگرنه چجوری میتونم دو هفتهی تموم به صداش گوش بدم و ازش خسته نشم؟ یعنی میخوام بگم من معتادِ ورسِ دومِ ”آدر پیپل”م که یهو صداش اونقدر شکننده میشه که آدم فکر میکنه هرلحظه ممکنه صداش مثل یه ظرف چینی بیفته و بشکنه. یا من معتادِ اون حجم از غم و ناراحتیم که تو آهنگِ ”فوراور فور نو” وجود داره. درکل به نظر من آهنگایِ ال پی روح دارن. جون دارن. یهو میرن تو وجودت، تو تکتکِ رگات، و بعدش دیگه نمیدونی چه اتفاقی تو مغزت میفته که نمیتونی بری آهنگ بعدی. معتادِ صداش میشه. طرزِ بیانِ کلماتش. خیلی کلیشهایه ولی انگار میشه غرق شد تو آهنگاش. مثِ یه کیکِ خوشمزه که میدونی چاقت میکنه ولی نمیتونی ازش دل بکنی. همین.