69: یکبار و برایِ همیشه.
بذار تویِ این درد غرق بشی. بذار این درد لِهِت کنه. قورتت بده. بذار با تمام وجود بهت مشت و لگد بزنه. گوشهیِ رینگ وایسا و ببین چجوری داره نابودت میکنه. که تا کِی میخواد مشت بزنه بهت؟ تا کِی میتونه ادامه بده به خورد کردنت؟ که یه جایی بلاخره خسته میشه و از رینگ خارج میشه. که اونموقع هرچقدرم زخمی و خسته و مجروح باشی، حداقل دیگه دردی نیست که بخواد باهات مبارزه کنه. که ما باز دستِ همو میگیریم و بلند میشیم. بلند میشیم و میخندیم به همهیِ اون دردی که تویِ اون رینگِ لعنتی جا گذاشتیم. ما باز بلند میشیم و ادامه میدیم. یکبار و برایِ همیشه بذار این درد از بین ببردت و بعدش به خودت بیا. بذار گم بشی تو آغوشِ این درد. یکبار و برای همیشه بغلش کن و بعد برو. یکبار و برای همیشه دووم بیار. دووم بیار و نشون بده زنده موندن ارزششو داره. همین. همین یکبار و برای همیشه.