And I Let It All Go.

گذشتن و رفتنِ پیوسته.

And I Let It All Go.

گذشتن و رفتنِ پیوسته.

میدونین‌ چرخه ی تناوب چیه؟ من توش گیر کردم. حتی اگه این من، واقعا من نباشه.

وسطِ روحم یه حفره‌ست که با تمامِ وجود حسش می‌کنم. یه سیاهچاله‌یِ گنده که داره منو ذره ذره می‌کِشه تو خودش. که داره هرروز بیشتر از قبل منو محو می‌کنه از دنیایی که دورمه. که وسط همه‌یِ خوشحالیام یهو میاد وسط و توی روم فریاد می‌کشه که ”نکنه تلاش کنی و نشه؟ نکنه بازم جمله‌یِ آخرت این باشه که تلاش کردم و نشد؟”. که هم من و هم اون حفره می‌ترسیم از نشدنا. دور بودنا. نبودنا. کیلومتر کیلومتر راه رفتنا. به هیچ‌جا نرسیدنا. منتظر بودنا. نیومدنا. ”که حتی اگه یه رانندگی چهل و پنج دقیقه‌ای باشه یا یه پرواز هفت ساعته، من بازم برمی‌گردم به تو”. به تو. به تو و دست‌هات. به تو و لبخندت. به تصویری که از تو جا مونده. به اون تصویری که دستات تو جیباتن و زل زدی به من. به اون تصویری که رفتنته. به اون تصویری که بوده و دیگه نیست. به همه‌یِ این تصویرا.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۸/۰۳/۲۵
می سا

نظرات  (۲)

میدونی....این فقط درمورد تو و حفره ات نیس....همه ما وقتی تلاشم میکنیم بازم بر میگردیم ب چیزی ک قبلمون میخاد....!
پاسخ:
قلبمون تا کِی می‌خواد تویِ این حفره‌یِ کوفتی بمونه؟ چرا نمیاد بیرون از این حفره؟
شاید چون......منتظره ک یکی بیاد از اونجا درش بیاره؟؟


مثل ی قلبی ک عاشقش بشه؟؟
پاسخ:
شاید. شایدم هنوز اونقدر جرئت نداره که خودش روی پای خودش وایسته. همونجوری که تو همه‌یِ این سالا جرئتمونو گرفتن. خودمونو از خودمون گرفتن.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی