52: همه چیز رو به پستی دارد و تویی که کاملی، که تنهایی.
«کاش صدایت اینجا بود. اینجا بهار است. از حرفهای زیادی خستهام و همهی حرفها، زیادی است. ای کاش میتوانستم هماکنون ببینمت. بیحدیث و سخنی. همه گونه پستیها دارند خود را کامل میکنند. پیراهنها اطو نمیشوند. همهچیز رو به پستی دارد. همه باید حماقتشان را استفراغ کنند و تویی که کاملی، که تنهایی. دوستت دارم. بیهوده نیست زیباییات. بیهوده نیست دوست داشتن تو. بیهوده نیست به رازها پرداختن.» -دراب مخدوش| محسن نامجو.
دور افتادگی چیزی نیست که عادی بشه برای آدم. هیچوقت. هرچندوقت یهبار باید دوربیفتیم از آدما، از همهچی. که بتونیم بعدش دوباره برگردیم. با یه لبخند. که زندگی ادامه پیدا میکنه. بدون ما یا با ما؟ فرقی نداره. مهم اینه که به قول ”او و دوستانش” درسته که این سختی داره، خب افتادن داره اما دونه رو بر میداریم دوباره. تو هم با ما بیا، با اتوبوس آبی. همیشه برای تو هست یه جایی کنارمون. کنارمون.