35: برای تو که بینهایتی.
جفتمون میدونیم که دوستیای دبیرستان هیچوقت اون چیزی نیستن که باید باشن. یعنی میدونی چیه دوستیای دبستان از یه «سلام. من فلانیم. باهام دوست میشی؟» ِ ساده شروع میشن و همونقدر ساده ادامه پیدا میکنن ولی دوستیای دبیرستان یه جورین که آدم باید توشون غرق بشه و یکسره باید سعی کنه تا طرفو بیشتر و بیشتر بشناسه تا مطمئن بشه این همون کسیه که میشه بهش گفت دوست واقعی! ریئل فرند! همهی اینا رو گفتم که بگم دوستی من و تو واقعی بود. هنوزم هست. شاید احمقانه شروع شد و تا یه مدتی احمقانه ادامه پیدا کرد و یه مدتیم خیلی احمقانه نابود شد ولی مهم الآنه. مهم اون حس بینهایت بودنیه که دوستی با تو بهم میده. فکر کنم خودت بدونی چقدر دوست دارم و خب تو همیشه برام همونقدر بینهایت بودی و هستی که اون تا ۳،۴ صبح حرف زدنا بودن. همونقدر که همیشه به همهچیز میتونی از یه زاویه دیگه نگاه کنی و همین زندگی رو برای من قشنگتر میکنه. تو برام بینهایتترینی و این باارزش ترین چیزیه که فقط میتونم به تو بگم و مطمئن باشم که واقعا هستی. بینهایت باش همیشه. حتی اگه بزرگ شدی. دور شدی. و یا حتی خواستی که نباشی. ولی خب همیشه بینهایت باش. تولدت مبارک بینهایت ترین. 💚💚💚💚