سه شنبه, ۱۶ مرداد ۱۳۹۷، ۰۱:۳۲ ق.ظ
11: همهش یه تیکهی نامشخصه فقط.
هرچی بیشتر میگذره، بیشتر پشیمون میشم که چرا بعضی افرادو تو زندگیم راه دادم. چرا اجازه دادم بعضیا اینقدر راحت باهام صمیمی شن. چرا گذاشتم بعضیا به همین سادگی خودشونو تو داستانِ زندگیِ من جا کنن. یعنی میدونین؟ این زندگیِ منه. من کارگردانِ این فیلمم. من باید انتخاب کنم کی قراره توش نقش بازی کنه و کی قرار نیست. ولی خب واقعا اینجوری به نظر نمیرسه. میدونین؟ بعضی وقتا فکر میکنم شاید ناخودآگاهم به وجودِ این آدما نیاز داره. برای همینه که بیرونشون نمیکنه. برای همینه که راشون میده تو زندگیم. ناخودآگاهم به توجهشون، محبتشون، حضورشون و درکل اونچه که بودنش پدید میاره، نیاز داره و خب برای همینه که هستن. برای اینکه بودنشون توی این پازل لازمه. حتی اگه خارج از این پازل یه تیکهی بیمعنی باشن. یه تیکهی بیشکل که شکلش تو پازل مشخص میشه.
۹۷/۰۵/۱۶