And I Let It All Go.

گذشتن و رفتنِ پیوسته.

And I Let It All Go.

گذشتن و رفتنِ پیوسته.

میدونین‌ چرخه ی تناوب چیه؟ من توش گیر کردم. حتی اگه این من، واقعا من نباشه.

۱ مطلب در شهریور ۱۳۹۸ ثبت شده است

ده روزه که گیانکو ندیدم و نمی‌دونم این حسی که الآن دارم چیه. چی می‌گین به اون حسی که جایِ خالیِ دستایِ یه نفره بین دستات؟ جایِ خالی بوسه‌هایِ یه‌نفر رو پیشونی‌ت. جایِ خالیِ حرفایِ یه نفر وقتی کنارِ گوشت حرف می‌زنه. جایِ خالیِ چشمایِ یه نفر وقتی تمامِ مدت زل زده بهت و داره سعی می‌کنه نشون بده حواسش نبوده. جایِ خالی‌. جایِ خالی. جایِ خالی. جایِ خالیِ چیزایی که نمی‌شه با کلمات نوشتشون. چی می‌گین بهش؟ این تمومِ اون چیزیه که این‌روزا دارم حس می‌کنم. دارم حسش می‌کنم و غرق می‌شم تو گردابِ خودم. می‌چرخم. له می‌شم. دست می‌ندازم به کوچیک‌ترین دست‌آویزا. تمومِ تلاشمو می‌کنم که ادامه بدم. که زندگی جریان داشته باشه. که من وسطِ همه‌یِ اینا اونقدر ادامه می‌دم که دوباره ببینمت و دوباره کنارم باشی. همین.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ شهریور ۹۸ ، ۰۱:۴۳
می سا