And I Let It All Go.

گذشتن و رفتنِ پیوسته.

And I Let It All Go.

گذشتن و رفتنِ پیوسته.

میدونین‌ چرخه ی تناوب چیه؟ من توش گیر کردم. حتی اگه این من، واقعا من نباشه.

۱: از دوازده شب گذشته و دراز کشیدم رو تختم و بعد از دیدن اون دوقسمتی که مجتبی شکوری رفته بود کتاب‌باز، دارم فکر می‌کنم که هدف زندگی من چیه؟ اون چیه که من صبا به خاطرش بیدار می‌شم؟ عجیب‌ترین سوالیه که یه نفر می‌تونه از خودش بپرسه.


۲: صبح ساعت هشت بیدار شدم که پیاده برم کتابخونه. کوله‌پشتی به دوش و با هندزفری. سر راه وقتی داشتم از گل‌فروشی رد می‌شدم، یادِ پریروز افتادم که داشتم به کوثر می‌گفتم که تو این هیفده سال زندگی هیچکی حتی یه شاخ گل هم نداده دستم. خودم یه دسته نرگس دادم دست خودم و حس کردم که چقدر دنیا قشنگ‌تر می‌شه اگه خودمو دوست داشته باشم. رفتم برای خودم یه شکلات داغ گرفتم و تمومِ راه، یه هیفده ساله‌ی خوشحال بودم که اولین گل زندگی‌شو از خودش گرفته و با بوی شکلات داغش زندگی می‌کنه.


۳: امروز پنج و نیم ساعت درس خوندم. عجیبه برای من. ولی می‌دونی چیه؟ اینکه هدف داشته باشی و برای هدفت بجنگی خیلی قشنگه. برای همینه که دارم از خودم جنگجو می‌سازم. چونکه لذت بخشه این کار برام. جنگجو بودن. تویِ اولین قسمتی که مجتبی شکوری رفته بود کتاب باز یه اصطلاحی رو تعریف کرد به اسم ”لحظه‌یِ دارچین”. داستانشم این بوده که مثل اینکه موقعی بچه بود لکنت داشته و یه بار گفتاردرمانش بهش می‌گه که تو بزرگترین مشکلت حرف نزدنته. یه جوکو انتخاب کن و برای دوستات بگو. و بعدشم یکی از موهاشو می‌گیره تا قول گرفته باشه ازش. جوکی که انتخاب می‌کنه اینه ”یه روز یه چینیه خودشو داره می‌زنه، می‌شه دارچین”. فقط برای اینکه جوک کوتاهی باشه. فردا که می‌ره بگه اینو اینقد وسطش گیر می‌کنه و دچار لکنت می‌شه که وسطش همه مسخره‌ش می‌کنن و صورتش پر اشک می‌شه و با هرزحمتی شده جوکو تموم می‌کنه چونکه قول داده بوده. وقتی که کلمه‌ی ”دارچین”و می‌گه یهویی همه‌ی اونایی که مسخره‌ش می‌کردن، تعجب می‌کنن و بعدش تشویقش می‌کنن و بهش می‌گن که جوکش خیلی باحال بوده. آقای شکوری به این لحظه می‌گه ”لحظه‌ی دارچین”. لحظه‌ای که ناامیدترینی و اونقدر تلاش می‌کنی که بلاخره به هدفت می‌رسی و امیدتو از دنیا پس می‌گیری. و خب به نظرم عجیب‌ترین و بهترین جمله‌ش بعد از تعریف این خاطره این بود: ”جوکو تا آخر بگو”. می‌دونی چیه؟ من حس می‌کنم که اینجام تا جوکمو تا آخر بگم. حتی اگه صورتم پر اشک بشه و نتونم راحت کلمه‌ها رو ادا کنم و تمامِ دنیا مسخره‌م کنن. من باید جوکمو تا آخر بگم، چونکه به خودم قول دادم تا بهترینِ خودم باشم. و خب اگه من نتونم جوکِ خودمو تا آخر بگم، کی می‌تونه؟ همین.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۱۰/۰۷
می سا

نظرات  (۳)

نمی‌دونم چه طوری لزت تشکر کنم کع یادمو به اون ویدیو انداختی. 
پاسخ:
قربانت:*.
تو را در طبیعت بکر چون یاس
و در افکارم از احساس
در انزوای تنهایی بی حد
تو را در شبانه ی لبخند
تا صبح دور
و به اندازه ی یک جرعه خدا
دوستت می دارم
جنگجو بودن....ی انتخاب سخته......تو کلش تو باید سخت تلاش کنی ولی وقتی بعد کلی خنثی بودن تو ی هدف داری این خودش بهت ی انگیزه میده ک سختتر تلاش کنی.......و وقتی ک نتیجه بگیری بازم تلاش میکنی چون تازه داره از خودت خوشت میاد!!!
پاسخ:
دقیقا!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی