And I Let It All Go.

گذشتن و رفتنِ پیوسته.

And I Let It All Go.

گذشتن و رفتنِ پیوسته.

میدونین‌ چرخه ی تناوب چیه؟ من توش گیر کردم. حتی اگه این من، واقعا من نباشه.

شنبه, ۵ آبان ۱۳۹۷، ۰۳:۳۸ ق.ظ

38: تو دوری و این نمی‌تونه آخرش باشه.

یه نقطه‌ای تویِ دوردست. دارم از دست می‌دمت. مثل همه‌چی‌م تو زندگی‌. کاش اینقدر دور نشی. تقصیر خودم بود می‌دونستم وقتی دراز کشیدم زیر آسمونو ستاره‌مو انتخاب کردم نباید پلک بزنم چون گمش می‌کنم. تقصیر خودم بود. نباید پلک می‌زدم. باید اونقدر نگات می‌کردم تا تبدیل شم به یه تیکه از تو. تا تبدیل شیم به همدیگه و هیچ‌کس. باید کنارم می‌موندی. باید خودت راهنمام می‌شدی تا پیدات کنم. کی گفته دوری و دوستی خوبه؟ این کهکشانی که بین من و تو عه اصلا خوب نیست. یه جوریه انگار بالایِ پروازمو بریدن تا نیام پیش تو. کی می‌دونه کی بریده؟ از کجا معلوم خودت نبودی؟ زندگی همینه دیگه، نه؟ برای خودمون فاصله و غم و غصه می‌سازیم و بعد غصه‌ی همونا رو می‌خوریم. هو هارد لایف ایز! ولی من همیشه یادم می‌مونه که ”اوری‌تینگ ویل بی اوکی ات دی اند ایف ایتس نات اوکی، ایتس نات دی اند”..

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۰۸/۰۵
می سا

نظرات  (۱۱)

×.×
متنات خیلی خوبن ....من ی دختر 15 سالم ........یهویی وبتو پیدا کردم .......ب خاطر تئودور فینچ ^-^

کتابا رو دوس دارم.......مخصوصن شازده کوچولو رو.........ب نظرم اون کتاب شاید کمتر از 100 صفحه داشتع باشه ولی......میتونه کل زندگی و اهداف ادما رو توجیه کنه........

من هنوز نگران روباهم........!
پاسخ:
چقدر ممنونم از تئودور فینچ که اینقدر آدمای جدید و جالبی رو داره بهم معرفی می‌کنه! منم عاشق کتابام. وسط صفحه‌هاشون زندگی می‌کنم درحقیقت البته. شازده کوچولو همون کتابیه که هروقت دلم برای خودم تنگ می‌شه می‌رم سراغش و دوباره می‌خونمش. منم نگرانشم، کاش می‌شد رفت و بغلش کرد و فهمید بعدش چی شده..
راستش......نمیدونستم اون کامنتو خصوصی بدم یا نه ......تصمیم گرفتم خصوصی ندم.....میخاستم نظرتو بدونم......درمورد شازده کوچولو .......روباه.......خودم  .....!!!
پاسخ:
می‌دونی؟ تو یه حس خوبِ یهویی‌ای! همونی که وقتی ناامیدم از همه‌جا و میام وبمو چک می‌کنم می‌بینم اینقدر اهمیت داده به چرت‌وپرتایی که مغزم نتونسته تو خودش نگه داره و اینقدر قشنگ درمورد همه‌شون نظر داده‌. ❤
منم.......روباهو دوس دارم چون میتونه شخصیت خیلیا رو توضیح بدع......تو هر کسی ک باشی توی این کتاب یکی از کاراتکرایی.......بستگی ب خودت دارع.........تو کدومی؟!
پاسخ:
من خلبانیم که هواپیمام سقوط کرده تا با شازده کوچولو آشنا شم. شاید برای همینه که زیاد درگیر دنیای آدم بزرگا نشدم و هنوزم دنبال کسیم که بتونه یه چیزی فراتر از یه کلاه ساده توی دنیام ببینه.
:)))


وبتو دوس دارم.......ی جورایی شبیه ی جای امنه ک میتونی خودت باشی و تو خلوت ب جمله ها و کلمه ها فک کنی.......

حتا از سیاه بودن صفحت خوشم می اد.......حدقل باعث میشع ذهنت فقط ب ی چیز فک کنع......!!


حرفات چرت و پرت نیستن.......ب نظرم هر جمله ای ک ارزش فک کردن داشتع باشه خوبه.......

جمله هات خیلی قشنگن ......نمیخام فقط تعریف کنم ازت.......ولی واقعن ب این جا نیاز داشتم......

:)))


پاسخ:
ممنون. :))❤💫
میدونی......اممم....من دوس داشتم گل سرخ باشم....ولی میدونی......نمیتونم!! خیلی سعی کردم مغرور باشم و در مورد احساساتم حرف نزنم ولی نمیتونم!!!

فک میکنم روباه باشم........

...
پاسخ:
نمی‌شه که آدم درمورد احساساتش حرف نزنه. باید حرف بزنه. ولی اینکه با کی درموردشون حرف بزنه مهمه.
ولی میدونی چیه......عارع باید حرف بزنه.....ولی من ی منطقی دارم: ادم تنها فقط ی مشکل داره ک اونم تنهاییه

ولی ادمی ک کلی دوست داره کلی درد هم داره باهاش ......ادمی ک با ی نفر دوست میشه کلی مشکل هس ک هر روز ممکنه اتفاق بیفته براش......


واسه همین واقعن امسال ترجیح دادم ک تنها باشم.....ولی همین ک تصمیم میگیری تنها بمونی همه یهو هی میان  پیشت و میخان باهات صمیمی تر شن.......!!!
پاسخ:
وقتی که صمیمی شی باهاشون و هنوزم اون تنهایی رو احساس کنی اونوقت اون صمیمیته چه فایده‌ای داره؟ دوری و دوستی شاید.
عارع فایده ای ندارع.....ولی برای هر ادمی ی روزایی هس ک ی چیزایی رو تغییر میده.......من حالا دیگه تنها نیسدم......ینی نخاسدم ک دیگه باشم.....و من و شاید بشه گفت همه ادما میتونم با وود ی ادم ک دوسش دارم از تنهایی در بیام.......
پاسخ:
ولی خب تنهایی واقعا مفهوم بدی نیست همینجوری.‌ یعنی واقعا اگه یه مدت آدم امتحانش کنه می‌بینه که می‌تونه با خودش، به خودش خوش بگذرونه. من برای فعلا همین دوری و دوستی‌و اینا رو ترجیح می‌دم. ولی خب شاید بعدا شدم همونی که با ورود یه آدم از تنهایی‌ش اومد بیرون. نمی‌دونم.
عارع......واقعن وقتی با خودت تو تنهایی خوبی و نگران چیزی نیسدی و هر چیزی دلت میخادو بوجود میاری حس خوبی داره.....

مثلن من.....کتاب جایی ک عاشق بودیمو میگرفتم میرفتم تو ی طبقه از مدرسمون ک هیشکی اونجا نمیره و بالاترین طبقه است و رفتن ب اونجا ممنوعه و کتاب میخوندم.....واقعن این تنهایی ها لذت بخشن......

ولی وقتی اونو با ی نفر ب اشتراک میذاری هم خوبه هم بد.....ی جورایی دیگه جاییو نداری ک فقط مال خودت باشه!!

ولی خوبم هس......اون جا جایی میشه ک کلی خاطره باهاش داری.......حالا من و دوستم همیشه با هم اونجا میریم

میدونی....راسدش واسه اینکه هنوز ی جا واسه خودم گذاشته باشم......آدرس این وبو ب دوستم ندادم.....شاید چون خودخواهم!!


نمیدونم!!
پاسخ:
می‌دونی ولی؟ تنهایی لذت بخشه ولی اون تنهاییِ تو رابطه لذت بخش تره. مثلا همین که دوست باشی با کسی و بعدش خودت انتخاب کنی که یکم تنها بمونی، و تموم مدت بدونی یکی هست که دوسِت داشته باشه و منتظرت باشه. تو رابطه خودت می‌تونی انتخاب کنی که تنها باشی یا نه. تنهاییِ انتخابی، قشنگتر از تنهایی اجباریه.
عارع خب.....اخه ی وقتایی وقتی مجبوری ک تنها باشی آرزو میکنی ک کاش کسی بود......ولی وقتی ک کسی باشه و تو تنهاییو انتخاب کنی لذت بخشتره چون اون وقت تو نیستی ک آرزو میکنی این طرف مقابله ک آرزو میکنه تو بیخیال تنهایی شی و بیای پیشش!!!
پاسخ:
نه اتفاقا. من برام مهم نیست طرف مقابل چی آرزو می‌کنه. ولی برام مهمه که هروقت وسط تنهاییام دلم خواست یکی باشه که بتونیم دوتایی تو تنهایی باهم حرف بزنیم و نذاره حس کنم که واقعا هیچکی نیست. خودخواهیه یه جورایی.
عارع خب....ولی میدونی......خوبیش اینه که همه ادما اینجورین واسه همین لازم نیس عذاب وجدان بگیریم چون میدونیم طرف مقابل هم این احساسو دارع!!
پاسخ:
آره.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی